گفت از دوست چه ديدي كه چنين مسروري...گفتم ار دوست همين بس كه ز ما ياد كند.
مثل هميشه با اشك چشمان هميشه ترم و لرزش دستانم،در برابر نام بزرگت،در قلب كوچكم مي نويسيم:براي آخرين بار دوستت دارم.خدا نگهدار، آنكه دركش نكردي و در اوج دوست داشتن تنهايش گذاشتي.
در آسمان زندگي خويش،جستجو گر ستاره اي بودم بالاتر از تمامي ستارگان،به درخشندگي خورشيد و به پاكي يافتم آنچه را مي خواستم،پس تو اي خوب در بزم آسمان اين ستاره امشب بدرخش.
الهي زنده باشي نازنينم،بخندي از لبانت گل بچينم...فقط يك آرزو دارم و آن هم....غروب چشم هايت را نبينم.
نظرات شما عزیزان:
|