نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





دلتنگي

 در دل آتش نشستن كار آساني نبود،راه را بر اشك بستن كاد آساني نبود،با غروري هم قد و بالاي بام آسمان،بارها در خود شكستن كار آساني نبود.

نگاه ساكت باران به روي صورتم در دانه مي لغزد ولي!!ياران نمي دانند كه من دريايي از دردم،به ظاهر گرچه مي خندم ولي اندر سكوتي تلخ مي گريم.

بلندي شب يلداي من باش،طلوع روشن فرداي من باش ولي فردا خدا داند كجايي،همين حالا همين حالاي من باش.

تنهايم!!بي سرزمين تر از باد،من هستم و ديوار بلند تنهايي،من هستم و شبهاي يخ زده خيابان،اي كاش شبي باز به ديدار چشمان تنهايم،مي آمدي!!


[+] نوشته شده توسط در 13:22 | |







خوبی؟!

 


[+] نوشته شده توسط در 13:19 | |







فصل عاشقانه

 


ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط در 12:28 | |







اس ام اس غمگین سری1

اس ام اس غمگین و جدایی


این دیگه بار آخره دارم باهات حرف میزنم / خداحافظ نامهربون میخوام ازت دل بکنم

سخته ولی من میتونم سخته ولی من میتونم / این جمله رو اینقد میگم تا که فراموشت کنم

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

همیشه از همان ابتدای آشناییمان در هراس چنین روزی بودم و کابوس خداحافظی

را میدیدم اکنون شد آنچه نباید میشد

خداحافظ دلیل بودنم خداحافظ . . .

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

فکر میکردم آنقدر از نگاهم بیزار شده ای که دور دور رفته ای...

اما دور شده بودی تا پا به پا شدنت را نبینم...و اشکهای

خداحافظی را !!

به ادامه مطلب برویــــــــــــــــــــــــــــــد.........

 


ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط مهرداد در 13:8 | |







همیشه به یادتم

 


 

 

تو با اومدنت روشنایی رو به زندگیم آوردی و با رفتنت منو توی ظلمت

 

 

 

و ســیاهی تنها گذاشتی.كاش هیچ وقت چشامو باز نمی كردم و این

 

 

 

روشنایی رو نــمی دیدم.میدونم اینا برات یه مشت چرت و پرته،اما تو

 

 

 

فكر نكن من دارم این چرت و پرتارو بـــرای دلـــخودم می نـویسم كه

 

 

 

حرفام توی دل بمونه. . . ایـنم خــودت یادم دادی.اون روز كه اینجا رو

 

 

 

ساختم اینقدر دوستت داشتم كه می خواستم یه جوری به همه

بگم كه چقدر دوست دارم....اما افسوس  .


[+] نوشته شده توسط مهرداد در 13:2 | |







لیلی و خدا

 

 احسان

خدا مشتی خاك را بر گرفت. می خواست لیلی را بسازد، از خود در آن دمید و لیلی پیش از آن كه با خبر شود عاشق شد. سالیانی است كه لیلی عشق می ورزد، لیلی باید عاشق باشد. زیرا خداوند در آن دمیده است و هركه خدا در آن بدمد، عاشق می شود.
لیلی نام تمام دختران ایران زمین است، نام دیگر انسان.
لیلی زیر درخت انار نشست، درخت انار عاشق شد، گل داد، سرخ سرخ.
گلها انار شدند، داغ داغ، هر اناری هزار دانه داشت. دانه ها عاشق بودند، بی تاب بودند، توی انار جا نمی شدند. انار كوچك بود، دانه ها بی تابی كردند، انار ترك برداشت. خون انار روی دست لیلی چكید. لیلی انار ترك خورده را خورد. مجنون به لیلی اش رسید.
خدا گفت: راز رسیدن فقط همین است، فقط كافیست انار دلت ترك بخورد.
خدا ادامه داد: لیلی یك ماجراست، ماجرایی آكنده از من، ماجرایی كه باید بسازیش.
شیطان گفت: تنها یك اتفاق است، بنشین تا اتفاق بیفتد.
آنان كه سخن شیطان را باور كردند، نشستند و لیلی هیچ گاه اتفاق نیفتاد.
اما مجنون بلند شد، رفت تا لیلی اش را بسازد ...

به ادامه مطلب بروید......


ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط مهرداد در 12:53 | |







گفتی...


نوشته شده در دوشنبه 18 اردیبهشت1391ساعت 12:40

 

غلام رضا رحیمی (افشین)

 

گفتی که می بوسم تو را، گفتم تمنا می کنم

گفتی اگر بیند کسی، گفتم که حاشا می کنم

گفتی ز بخت بد اگر ناگه رقیب آید ز در

گفتم که با افسون گری او را ز سر وا می کنم


گفتی که تلخی های می، گر ناگوار افتد مرا

گفتم که با نوش لبم آن را گوارا می کنم

گفتی چه می بینی بگو، در چشم چون آیینه ام

گفتم که من خود را در او عریان تماشا می کنم


گفتی که از بی طاقتی دل قصد یغما می کند

گفتم که با یغماگران باری مدارا می کنم

گفتی که پیوند تو را با نقد هستی می خرم

گفتم که ارزان تر از این من با تو سودا می کنم


گفتی اگر از کوی خود روزی تو را گویم برو

گفتم که صد سال دگر امروز و فردا می کنم

گفتی اگر از پای خود زنجیر عشقت وا کنم

گفتم ز تو دیوانه تر دانی که پیدا می کنم

 



[+] نوشته شده توسط مهرداد در 12:46 | |







اس ام اس سرکاری سری1

http://glum.loxblog.com/

وَّجتُکَ نَفْسی فی المُدَّةِ الْمَعْلوُمَه عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلوُم . ..»بگو: «قَبِلْتُ» !
الان که اینو خوندی به عقد موقت من در اومدی . نخند!! دیگه کار از کار گذشته!  برو شامو آماده کن!!!

سلام ، خوبی ؟
خواستم بهت بگم آدم شو
اما نمی خواستم تو شرایط سخت قراربگیری
راحت باش !

سفجفسنج.جانسفناجسجنط سنطجس.
مگه مجبوری هرکی هرچی فرستادبخونی.

به ادامه مطلب بــرویـــــــــــــــــــــــــــــــــد.................


ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط مهرداد در 10:21 | |







اس ام اس عاشقانه سری 1

 

http://glum.loxblog.com/

ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی / چه شرابی به تو دادند که مدهوش شدی

تو که آتشکده عشق و محبت بودی / چه بلا رفت که خاکستر خاموش شدی . . .

 

اون منم که عاشقونه شعر چشماتو میگفتم

هنوزم خیس میشه چشمام وقتی یاد تو می افتم

 

هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره

هنوزم میگم خدایا کاشکی برگرده دوباره . . .


به ادامه مطلب بروید...........


ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط مهرداد در 9:46 | |







سخنان دکتر علی شریعتی

http://glum.loxblog.com/

 

 

اگر دروغ رنگ داشت؛
هر روز شاید،
ده ها رنگین کمان، در دهان ما نطفه می بست،
و بیرنگی، کمیاب ترین چیزها بود.


www.glum.loxblog.ir


اگر شکستن قلب و غرور، صدا داشت؛
عاشقان، سکوت شب را ویران میکردند.


www.glum.loxblog.ir


اگر به راستی، خواستن، توانستن بود؛
محال نبود وصال!
و عاشقان که همیشه خواهانند،
همیشه می توانستند تنها نباشند.


www.glum.loxblog.ir


اگر گناه وزن داشت؛
هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد،
خیلی ها از کوله بار سنگین خویش ناله میکردند،
و من شاید؛ کمر شکسته ترین بودم.


www.glum.loxblog.ir


اگر غرور نبود؛
چشمهایمان به جای لبهایمان سخن نمیگفتند،
و ما کلام محبت را در میان نگاه‌های گهگاهمان،
جستجو نمی کردیم.


www.glum.loxblog.ir


اگر دیوار نبود، نزدیک تر بودیم؛
با اولین خمیازه به خواب می رفتیم،
و هر عادت مکرر را در میان ۲۴ زندان،
حبس نمی کردیم.


www.glum.loxblog.ir


اگر خواب حقیقت داشت؛
همیشه خواب بودیم.
هیچ رنجی، بدون گنج نبود؛
ولی گنج ها شاید،
بدون رنج بودند.


www.glum.loxblog.ir


اگر همه ثروت داشتند؛
دل ها، سکه ها را بیش از خدا نمی پرستیدند.
و یک نفر در کنار خیابان خواب گندم نمی دید؛
تا دیگران از سر جوانمردی،
بی ارزش ترین سکه هاشان را نثار او کنند.
اما بی گمان، صفا و سادگی می مرد،
اگر همه ثروت داشتند.


www.glum.loxblog.ir


اگر مرگ نبود؛
همه کافر بودند،
و زندگی، بی ارزشترین کالا بود.
ترس نبود؛ زیبایی نبود؛ و خوبی هم شاید.


www.glum.loxblog.ir


اگر عشق نبود؛
به کدامین بهانه می گریستیم و می خندیدیم؟
کدام لحظه ی نایاب را اندیشه میکردیم؟
و چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟
آری... بی گمان، پیش از اینها مرده بودیم ...
اگر عشق نبود؛


www.glum.loxblog.ir


اگر کینه نبود؛
قلبها تمامی حجم خود را در اختیار عشق میگذاشتند.
اگر خداوند؛ یک روز آرزوی انسان را برآورده میکرد،
من بی گمان،
دوباره دیدن تو را آرزو میکردم و تو نیز
هرگز ندیدن مرا.


www.glum.loxblog.ir


آنگاه نمیدانم ،
به راستی خداوند، کدامیک را می پذیرفت؟
<<سخنان برگزیده از دکتر علی شریعتی<<


[+] نوشته شده توسط مهرداد در 8:11 | |



صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد