نخ شمع از شمع پرسيد:چرا وقتي من مي سوزم،تو آب مي شوي شمع گفت:مگه ميشه كسي تو قلبم بسوزه،من اشك نريزم!؟
ايمان داشته باش كه كوچكترين محبت از ضعيفترين حافظه پاك نخواهد شد.
من به چشمان پر از مهر تو عادت دارم،به تو و طرز نگاه تو ارادت دارم،عطش حسرت ديدار تو را پايان نيست،اشتياق است كه هر لحظه و ساعت دارم.
از يك عشق حقيقي،هرگز چيز بدي بروز نمي كند،حتي از ابراز بيش از حد يك عشق حقيقي.
دنيايي كه در آن زندگي مي كنيم،از عشق مسرور است و ما بدون اين سرور،لحظه اي آرام نخواهيم گرفت.
آنچه هر روز در نگاه من زيباتر مينمايد،همچنان عمر مي گذرد،عشق و شكوه تازگي آن است نه زيركي و تعقل و همينه اي دانش راه عشق سخت است و دشوار،هنگامي كه عشق تو را به اسارتي فرا خواند،اسير عشق باش و عاشق شو.
نظرات شما عزیزان:
|